Tuesday, March 18, 2008

چهارشنبه سوری

دلم برای چهارشنبه سوری بد جوری تنگ شده... برای رنگ آتش... بوی چوب سوخته... اون بوی همیشه آشنا و دلنشین
بوی درخت های تازه جوونه زده
دلم برای رمز و رازهای آتش تنگ شده
که تو سرمای زمستون دستتو بگیری بالاش و گرمت کنه
گاهی هم یه حس ناگهانی بهت می گه که نکنه زیادی بهش نزدیک شدی
ولی رمز و رازها و گرمای لطیف آتش عمراٌ تورو پس بزنه
پاش بیفته می خوای تا فردا صبح هم که شده همون جا وایستی
و وای می ایستی
این قدر تا آخر سر یکی اعتراضش بلند شه که بابا! بسه دیگه! پاشو بریم به کار و زندگیمون برسیم



2 comments:

Sanaz said...

آی گفتی، آی گفتی..
به زودی اجراش میکنیم، با یه ذره تاخیر، ولی به یاد چهارشنبه سوری :)

Iranian idiot said...

Amaaaaazing Fire! you took quality pictuers!