"زمان، در آن اغتشاش و آشفتگی، در آن جا به جایی نا معقول چیزها، در آن ترکیب و تجزیه و تکثیرهای خارج از قانون و قاعده، معنای همیشکیش را ندارد و به روز و شب و ساعت و دقیقه تقسیم نمی شود. انگار به آخرین لحظه رسیده ایم، آن وقت مرموز نهایی، انباشته از هیچ، لبریز از سکوت و تاریکی، آن دقیقه صامت و ثابت ابدی، آن سوی تمام دقیقه های هستی، پشت تاریخ و زندگی.
نمی دانیم چه روزی از هفته و چه فصلی و چه سالی است.
نمی دانیم که آیا آفتاب برخواسته و یا همچنان ادامه تاریکی دیرین است. دیروز و پریروزمان را گم کرده ایم و آینده را با شمارش نفس های متلاطم تخمین می زنیم."
خاطره های پراکنده - گلی ترقی
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
sounds like somebody's missin summer
hmmm.. missing summer, well I do miss it in some senses, but I'm still enjoying my time! But there will soon come a time when I will be missing summer SOOO BAD!
Post a Comment